ارزهای دیجیتال و فناوری بلاکچین برای اجرای عملکرد خود و جلب اعتماد کاربران، به مکانیزمهای اجماع متکی هستند. ادامهی مطلب را از دست ندهید.
بلاکچین یک پایگاه دادهی توزیع شده است که دادهها را ثبت میکند و به کاربران امکان تبادل و ذخیره داراییها را در قالب ارز دیجیتال میدهد. برای هماهنگی و حفظ چنین سیستم غیرمتمرکزی، شرکت کنندگان باید در مورد شرایط صحیح سیستم و اینکه مالک دارایی چه کسی است، در هر زمان که بخواهند توافق کنند.
مکانیزم اجماع روش استاندارد شدهای است که نشان میدهد چگونه گرههای بلاکچین (رایانههایی که بلاکچین را اجرا میکنند و سوابق همه تراکنشها را نگه میدارند) به طور قابل اعتمادی به این توافق دست مییابند.
هدف یک مکانیزم اجماع در ارزهای دیجیتال، جلوگیری از تقلب عمدی توسط بازیگران بد است. مثال کلاسیک تقلب در دنیای ارزهای دیجیتال، «دو بار خرج کردن» است.
فرض کنید آنتونی، یک مرد بد در این سناریو است و سعی میکند با انتقال 10 توکن به جرج و سپس تلاش برای انتقال دقیقاً همان 10 توکن به کریس، تقلب کند. چالش این است که مطمئن شویم همه، همیشه میتوانند این موضوع را بفهمند و در مورد مالک واقعی توکنها توافق کنند. با آن توافق یا اجماع، کریس از قبل میدانست که آنتونی دیگر مالک توکنهایی نیست که او برایش پیشنهاد ارسال داشته است.
برای «دو بار خرج کردن» یک بازیگر بد، باید گرهها را وادار کند تا تاریخچه نادرستی از تراکنشها را ایجاد کنند، روایتی که در آن بازیگر بد، توکنها را خرج نکرده و آنها را برای جرج نفرستاده است.
مکانیزمهای اجماع، مشکل هزینه مضاعف را با گران و دشوار کردن ساخت یک بلوک جدید ار تراکنشهای معتبر حل میکنند و بازیگران بد را از تلاش منصرف میسازند.
به طور همزمان، مکانیزمها گرههای خوب را تشویق میکنند تا بلوکهایی را بسازند که واقعاً معتقدند برای دریافت پاداشهای ارزشمند، پذیرفته میشوند. تا زمانی که تعداد بازیگران خوب، بیشتر از بازیگران بد باشد، آنتونی نمیتواند رکوردهای موجود در بلاکچین را برای جعل معامله خود با جرج تغییر دهد.
تعداد زیادی از پروژههای رمزنگاری موجود، از مکانیزمهای اجماع مختلفی بهره بردهاند.
اثبات کار (Proof-of-Work): که بیت کوین و دوج کوین، برای ارزهای BTC و DOGE خود استفاده میکنند.
اثبات سهام (Proof-of-Stake): که سولانا، کاردانو و آوالانچ به ترتیب برای SOL و ADA و AVAX استفاده میکنند.
در مورد بلاکچینهای اثبات کار مانند بیت کوین، اجماع نیاز به مقدار قابل توجهی انرژی، سخت افزار و قدرت محاسباتی دارد تا گروه جدیدی از تراکنشها (به نام بلوک) را به دفتر کل پیشنهاد دهد.
گرههایی که تراکنشها را تأیید میکنند و بلوکهای جدید را میسازند، ماینر نامیده میشوند. ماینرها برای تولید یک عدد تصادفی برای باز کردن قفل بلوک بعدی در زنجیره رقابت میکنند. سریعترین ماینری که به آن عدد میرسد، بلوک بعدی را اضافه میکند و در ازای تلاش برای این کار، پاداش بلاک را دریافت میکند. تنها راه برنده شدن این است که اعداد تصادفی را در اسرع وقت تولید کنید و خوش شانس باشید. این یک مسابقه قدرت محاسباتی است که به نوبه خود به سخت افزار قوی و مقدار زیادی انرژی و برق نیاز دارد.
هنگامی که صحبت از بلاکچینهای اثبات سهام میشود، گرههایی (که اغلب به عنوان اعتبار دهنده نامیده میشوند) که تراکنشها را تأیید میکنند و بلوکها را میسازند، برای قفل کردن مقدار معینی از ارزش در قالب توکن اصلی بلاکچین مورد نیاز هستند. هر چه اعتباردهنده ارزش بیشتری را سپردهگذاری کرده باشد، شانس بیشتری برای ساخت بلاک جدید و کسب پاداش آن را خواهد داشت. اگر یک اعتبارسنجی دچار خطا شود، باید هزینهای بپردازد یا میتواند از اعتبارسنجی حذف شود.